درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین ها و جدیدترین های اینترنت و آدرس shoorgashti.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

لینکهای غیر اخلاقی حذف می شوند





نويسندگان
بهترین ها و جدیدترین های اینترنت
در این وبلاگ با جدیدترین تصاویر و جدیدترین مطالب دنیای اینترنت در خدمت شما هستیم
جمعه 18 شهريور 1390برچسب:, :: 14:19 ::  نويسنده : حسین       

خواستگاری به روش کارمندان گوگل !

در هر کدام از این نقاط یکی از دوستان مشترکشان با یک دسته گل به استقبال فیگی می‌آمد و با طرح یک سوال در مورد رابطه‌ آن دو یک نوع کلمه رمز به وی می‌داد.

به گزارش سه نسل ، همشهری آنلاین نوشت: فکر کنید یکی از مهندسان نرم‌افزار شرکت گوگل هستید و می‌خواهید برای خواستگاری از همسر آینده خود شیرینکاری کنید.

این همان کاری بود که آری گلیدر انجام داد.

آری گیلدر، از مهندسان شرکت گوگل برای این کار از نرم افزار نقشه گوگل استفاده کرده‌است.

آری در وبلاگ خود مراسم خواستگاری خود را که پر از ماجراجویی و سفر به نقاط مختلف شهر نیویورک بوده را به طور کامل توصیف کرده‌‌است.

وی و همکارانش برای این مراسم ابتدا یک نرم‌افزار مخصوص سیستم عامل اندروید طراحی کردند که با استفاده از نقشه گوگل فیگی، دختری که آری قصد خواستگاری از او را داشت به نقاط خاطره انگیز شهر نیویورک راهنمایی می‌کرد. آن‌ها این برنامه را برروی یک گوشی نکسوس اس گوگل نصب کردند و به فیگی دادند.

در هر کدام از این نقاط یکی از دوستان مشترکشان با یک دسته گل به استقبال فیگی می‌آمد و با طرح یک سوال در مورد رابطه‌ آن دو یک نوع کلمه رمز به وی می‌داد.

سپس فیگی با استفاده از این رمز می‌توانست محل مقصد بعدی خود در را پیدا کند و سرانجام به جزیره روزولت جایی که آری با حلقه منتظرش بود برسد.

کل مسیری که فیگی در این مسیر از پارک مرکزی نیویورک تا جزیره روزولت طی کرد 4.5 مایل بود.

در سال 2009 نیز یکی از کارمندان شبکه اجتماعی LinkedIn با طراحی یک نرم‌افزار برای آی‌فون مراسم خواستگاری مشابهی در شهر سان‌فرانسیسکو اجرا کرد.



یک شنبه 7 فروردين 1390برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : حسین       

صداقت های خطرناک

 

 

این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است اما وقتی رنگ و بوی افراط و صداقت محض به خود می گیرد، کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیادی برایتان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم:

 

جز راست نباید گفت                                     هر راست نشاید گفت

 

  • • دلخوری های مربوط به خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه ای با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده چندانی ندارند. فرض کنید که شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید. بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است.
ازدواج

در این شرایط اصلا لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرید و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده تمام حرف هایی را که مادرشوهرتان به شما زده و شما را آزرده، باز کنید. بگذارید این مسائل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و باگذشت حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.

 

• بدتر از آن وقتی است که شما از خانواده نامزدتان دلخورید و اتفاقا ماجرایی پیش می آید که نامزدتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما درمیان می گذارد. بعد از آن شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و باز داستان دلخوری هایتان را از او سر می دهید و حتی کاسه داغتر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید!

یادتان باشد که همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه تلافی کردن او را فراهم نکند، قطعا او را از شما دل چرکین می کند و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.

 

• برعکس این هم اشتباه است. لازم نیست در این شرایط دایه مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده! شما فقط شنونده باشید و سعی کنید همسرتان را آرام کنید. بعد از آن هم، وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد، هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید.

 مشکلات اعضای خانواده شما با هم، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد

 

گفت وگو

• اگر در خانواده شما یا همسرتان، کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد، لازم نیست عین همین حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید. در غیر این صورت، آتشی در می گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت.

اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود، سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن، جوری که همسرتان ذره ای متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود، ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.

 

• مشکلات اعضای خانواده شما با هم، مشکلات شخصی خواهر شما با همسرش یا حتی رازهایی که یک دوست به عنوان درد دل با شما در میان می گذارد، چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. البته قرار نیست چیزی را هم مخفی کنید اما از این مسائل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت، همسر شما بی خبر نباشد. همین و بس. دانستن جزئیات هیچ ضرورتی ندارد و کمکی به زندگی دو نفره شما نخواهد کرد.

 

قلب بانمک

• این که تمام پسرهای فامیل و دوست و آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند (خانم محترم!) یا مادر شما به محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند(آقای محترم!)، چیزی نیست که بخواهید با نامزدتان در میان بگذارید. مگر آنکه بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره عقد نشسته اید شروع کنید.

 

• این که در خیابان کسی مزاحم شما شده است، یا آرایشگر جدید محله تان که از نامزد داشتن شما خبر نداشته، برایتان خواستگار پیدا کرده است (خانم محترم) موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن از این مسائل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلا حس خوشایندی نیست.

 

 

مریم آقابزرگ

 

 

بخش کلوب ازدواج


تبیان

 

ازدواج

 


 

 

 

خیلی ها فکر می کنند که درست از لحظه ای که خطبه عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهر باید بدون هیچ حرف ناگفته ای زندگی عاشقانه شان را شروع کنند! در دایره لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و معتقدند که زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 22:30 ::  نويسنده : حسین       

سبک‌های موسیقی مختلف نشأت گرفته از آن چیزی است که در اجتماع می‌گذرد و به جنبه هنری اجتماع مربوط می‌شود و همین طور این موسیقی بر محتویات جامعه نیز تأثیر متقابل می‌گذارد و حتی ممکن است این تأثیر شدیدتر باشد.

عصر شیعه - یک روانشناس گفت: بعضی از این موسیقی‌های سطحی و مبتذلی که بین جوانان رواج یافته است، بسیار غیراخلاقی و نامناسب هستند و ترویج عشق‌های خیابانی، کلمات بد و موارد مشمئز کننده است که وقتی جوانانی در رده سنی 13 تا 18 سال اینها را می‌شنوند، تحت تأثیر قرار می‌گیرند و پیرو همان مواردی که در آن موسیقی ذکر شده، می‌شوند.
خانم دکتر سیما فردوسی در وبلاگ خود نوشت:

سبک‌های موسیقی مختلف نشأت گرفته از آن چیزی است که در اجتماع می‌گذرد و به جنبه هنری اجتماع مربوط می‌شود و همین طور این موسیقی بر محتویات جامعه نیز تأثیر متقابل می‌گذارد و حتی ممکن است این تأثیر شدیدتر باشد.

بعضی از این موسیقی‌های سطحی و مبتذلی که بین جوانان رواج یافته است، بسیار غیراخلاقی و نامناسب هستند و ترویج عشق‌های خیابانی، کلمات بد و موارد مشمئز کننده است که وقتی جوانانی در رده سنی 13 تا 18 سال اینها را می‌شنوند، تحت تأثیر قرار می‌گیرند و پیرو همان مواردی که در آن موسیقی ذکر شده، می‌شوند.

هم اکنون هم در موسیقی‌هایی که در سطح جامعه رواج دارد و ما آن را با عنوان «موسیقی مبتذل» نام می‌نهیم، مواردی این‌چنین دیده می‌شود و هم این نوع موسیقی‌ها نیز بر روی جامعه تأثیر منفی‌ می‌گذارد و به طور کلی این نوع موسیقی، اثرات منفی بر روی زندگی جوانان را تشدید می‌کند.

پیام‌های انواع مختلف موسیقی بر روی مخاطب، تاثیر می گذارد زیرا هر نوع موسیقی، پیامی در بر دارد. اما متأسفانه این نوع سبک‌های رواج یافته، محتوای اخلاقی ندارد. یعنی اگر سبک‌های جوان پسند امروزی هم با محتوای مثبت و اخلاق‌گرا به بازار بیاید، در وضعیت زندگی جوانان تأثیر مثبت خواهد گذاشت. موسیقی های جدید جوانان را به عشق های چند روزه و گاه حتی ازدواج هایی می کشاند که نتیجه آن طلاق است. برای همین آمار طلاق متاسفانه هر سال در کشور ما رو به افزایش است، به طوری که طبق آمارهای سال جاری از هر چهار مورد ازدواج، یکی به طلاق ختم شده است.

برخی از دختران و پسران جوان با این انگیزه به سوی دوستی های متقابل کشیده می شوند که فکر می کنند اگر در زندگی نسل گذشته (والدین آنها) اختلافاتی بروز کرده و تنش هایی وجود داشته ناشی از عدم شناخت آنان بوده و اگر آنها قبل از ازدواج با همسر آینده خود رابطه داشته باشند، میتوانند جلوی بروز چنین مشکلاتی را بگیرند و به خوشبختی برسند. دختران و پسرانی که بر اثر یک عشق زودگذر یا یک هوس خیالی، در کوچه و خیابان با یکدیگر به اصطلاح دوست می شوند، نمی دانند که سرانجام عشق آنها شکست و جدایی است، زیرا احساسات و غرایز بر این گونه آشنایی ها و ازدواجها حاکم است، نه عقل و منطق و شناخت واقعی، حتی در دوستی هایی هم که هر دو طرف با نیت و هدف ازدواج پای در این راه می گذارند کمتر دیده شده که به سرانجام خوبی برسند. این دختران و پسران با همه مخالفت هایی که به طور معمول از سوی والدین شان ابراز می شود، زندگی مشترک را آغاز می کنند، اما غافل از این واقعیت هستند که زیر یک سقف زندگی کردن و با هم بودن اصل مهم زندگی نیست.

برای ساختن زندگی پر از مهر و محبت و تربیت فرزندانی سالم، پذیرفتن واقعیات زندگی و این که بتوان با آنها کنار آمد، از زندگی زیر یک سقف و در کنار هم بودن مهمتر است. این قبیل همسران بعد از گذشت مدتی کوتاه از زندگی و فروکش کردن تب و تاب عشق های ظاهری، تازه با حقایق زندگی روبه رو می شوند و هرکدام از آنها چهره واقعی خود را نشان می دهند. تمام آن مسائلی که در روزهای دوستی برای آنان قابل تحمل بود و شاید هیچ کدام از آن موارد اصلاً جلوه ای برایشان نداشته به یکباره مهم می شوند و تازه درمی یابند که نمی توانند با فردی که دارای چنین رفتاری است زندگی کنند. به این ترتیب شک و بدبینی در دل هایشان خانه می کند و مرد به خودش می گوید مبادا زنی که روزی پنهانی با من دوست شده، قبلاً با شخص دیگری هم رابطه داشته، نکند با اشاره پسری غریبه، عشقش را به پای او بریزد و زن نیز در اندیشه این فکر که مرد او دیروز تنها با یک نگاه و خنده عاشق من شد، نکند با نگاه زن دیگری دلش را به او بدهد.

در این گونه روابط فقط دخترها نیستند که متحمل ضرر و خسارت های جبران ناپذیری می شوند، پسرها نیز به نوبه خود زیان های عاطفی، روحی و گاه جسمی مشابهی را متحمل می شوند. اما در چنین مواقعی به دخترها بیشتر صدمه وارد می شود. ازاین رو دختران جوان باید قدرت نه گفتن را در خود تقویت کنند و به این گونه دوستی ها یا عشق های سراب گونه و بی اساس پاسخ منفی دهند. فریب حرف های عاشقانه، ظاهر آراسته یا پیام های احساسی را نخورند تا با احساساتشان بازی نشود.

همچنین در ظاهر امر رابطه پنهانی میان دختر و پسر که اغلب با عشق های دروغین خیابانی شروع میشود و ناشی از احساسات زودگذر است شاید امر ساده ای به نظر بیاید اما آمار جرایم در این شرایط موضوعی جدی و قابل بحث است. دختران در این شرایط از آسیب پذیری فراوانی برخوردار هستند. زیرا با برقراری روابط پنهانی در شرایطی قرار می گیرند که همه آبروی خود و خانواده را به باد می دهند.



سه شنبه 24 دی 1389برچسب:, :: 16:20 ::  نويسنده : حسین       

اوتللو و دزد مونا (( عشاق درام ویلیام شکسپیر ))

امیر ارسلان و فرخ لقا (( عشاق افسانه های فولکوریک ایران))

بهرام و گل اندام ((عشاق قدیمی افسانه های فولکوریک ایران))

بیژن و منیژه (( عشاق شاهنامه فردوسی))

پل ویرژینی (( عشاق رمان تاریخی برناردن دو سن پیر))

خسرو و شیرین (( در داستانی از نظامی گنجوی))

رومئو و ژولیت (( عشاق درام شکسپیر))

رابعه و بکتاش (( از افسانه های اعراب است که بزبان فارسی نیز در آمده است))

زال و رودابه (( از شاهنامه فردوسی))

زهره و منو چهر (( از دیوان ایرج میر زا))

سلامان و آبسال (( از جامی))

سلیمان و ملکه سبا (( از افسانه های تورات))

سامسون و دلیله (( از افسانه های تورات))

شیرین و خسرو (( از امیر خسرو دهلوی))

فرهاد و شیرین (( از وحشی بافقی))

کلئو پاترا و ژولیوس سزار و آنتوان (( داستان عشق کلئو پاترا ملکه مصر به دو سردار و قیصر روم))

لیلی و مجنون ((اصلش عربی بوده ولی در اشعار شعرای فارسی منجمله نظامی وجامی و مکتبی شیرازی نیز آمده است))

نور جهان ( ایرانی) و جهانگیر ( هندی)

وامق و عذرا (( در داستانی از عنصری))

ویس و رامین (( از فخرالدین اسعد گرگانی))

همای و همایون (( از خواجوی کرمانی))

یوسف و زلیخا (( از جامی و آذر بیگدلی))

گروه اینترنتی تازه ها



اس ام اس آشتی و منت کشی

 

 پاتوق سرگرمی – FarsPatogh.Com

بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خاطر یافتن مقصر,

زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.

بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند

خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چنین گفت زرتشت:…عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستی را دوست، معنی می دهد

قهر هم با دوست، معنی می دهد

هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست

قهری او هم نشان دوستی است …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار

تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم

منو بخشیدی و من چشمامو بستم

تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم

که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم

منو ببخش ، منو ببخش …..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم….
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش

راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو

منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره



 

Persianv.com At site

 

Persianv.com At site

یک خانم آمریکایی به نام « لیندا ولف » این عنوان را به خود اختصاص داد .
او تا کنون بیست و سه بار ازدواج کرده و اکنون نیز در جستجوی مورد دیگری برای بیست و چهارمین بار است .
خانم ولف که 68 سال سن دارد ، توانسته نامش را در کتاب گینس به ثبت برساند .
او می گوید که به ازدواج اعتیاد پیدا کرده است .
اولین ازدواج او در سن 16 سالگی ، در سال 1957 ، با یک مرد 31 ساله به نام « جرج اسکات » بود که این زندگی مشترک ، 7 سال طول کشید . لیندا می گوید که این مدت ، طولانی ترین و شادترین ازدواج او بود

او در سالهای بعد ، با یک مجرم یک چشم ، لوله کش ، موسیقیدان ، واعظ و ... ازدواج کرد .
دوتا از شوهرهایش ، بد از آب در آمدند و دوتایشان هم بی خانمان و آواره بودند .
خانم ولف ، فقط سه بار با یک مرد هندی به نام « جک جورلی » ازدواج کرد .
او هم اکنون مادر هفت فرزند و نامادری تعداد بیشتری فرزند نیز هست .
آخرین ازدواج او که سر و صدای زیادی نیز به راه انداخت ، با مردی به نام « گلین ولف » بود . این مرد برای بیست و نهمین بار ازدواج می کرد و عنوان مردی که بیشترین ازدواج در جهان را دارد ، به خود اختصاص داده بود . این آقا ، یک سال بعد و در سن 88 سالگی درگذشت .
هم اکنون خانم ولف در جستجوی بیست و چهارمین عشق خودش است .
 

Persianv.com At site

Persianv.com At site 

 پرشین وی



8 آذر 1389برچسب:, :: 23:19 ::  نويسنده : حسین       

دعای دختران مجرد

اللهم نزلنا جوانک الرشید، الغنى و الصاحب المدرک و بالخصوص المسکن الگنده!

راکب زانتیا.

مطیع الامر.

لا خواهر و لا مادر.

متخصص الطبخ الغذاء لذیذ و النظافت المنزل و ماهر بالتعویضة الکهنة الطفل الصغیر.

الخاصه: الزن ذلیلا

آمین یا رب العالمین .......!

بده منتظریم .................!

 

 

 

دعای پسرهای مجرد

الهم نزلنا حوریاً تک دانه و هیکل توپ (خدایا منو به خاطر این درخواست سنگینم ببخش)...!

 کم توقعا...!

السّن الصغیرا...!

I Need  لا کوزه ترشی...!

الوضع المالی.... عالی و جهیزیتها کاملةُ...!

و والدینها رو به موتا، ترجیحاً لا خواهر و مادر و پدر و کلهم فک و فامیلا...!

الچشم البسته (لا آفتاب مهتاب دیده)...!

کدبانوا فی المور المنزل (همه جور چیزا)...!

١٨٠% مطیع الامر، لا چون و چرا و تسلیماً لخشمنا...!

قویاً فی تحمل بوی جوراب و الغیر چیزها...!

یا رب اعطینا الیک For Me فوری....!



 

چگونه بهترین همسر را برای آینده انتخاب کنیم ؟

 

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می‌خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید

خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلی‌های دیـگرتان هم فکر می‌کنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید.

خیـلی‌ها هم هستنـد کـه در رابـطه‌هایی به سر می‌برند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر می‌کنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است. .

 

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می‌خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.

کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست

خیلی از آهنگ‌ها، فیلم‌ها، کتاب‌ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می‌دهند. آنها شما را مجاب می‌کنند که باور کنید می‌توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می‌افتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون‌ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.

 

 

فرومون‌ها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف می‌کند، تولید می‌شوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف می‌کند. اما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومون‌ها پدید می‌آید، فقط نشاندهنده یک چیز می‌تواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه می‌کنند می‌توانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومون‌ها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند یااینکه می‌توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه.

 

یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی می‌کند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث می‌شود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد

 رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.
یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست

 

. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول می‌انجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوج‌ها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور می‌کنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کرده‌اند باید با هم بمانند

.

اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد می‌شود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود

. تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی می‌خواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلم‌ها و آهنگ‌ها در مورد آن دیده و شنیده ام.

حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است

اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟

 

یکی از نشانه‌های عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد

. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد

. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها می‌کنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت می‌کنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.

 

اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل می‌گویم به کمی کشش هم نیاز است

. الیبته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش می‌دهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان می‌گذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش می‌گذرانید.

 

هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر می‌شود.

. در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر می‌توانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.

افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند

.

یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که می‌گوید، افراد متضاد همدیگر را جذب می‌کنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج می‌کنند و آخرسر می‌فهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند

گرچه یعضی از زوج‌ها به مرور زمان یاد می‌گیرند که تفاوت‌های همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزش‌ها، مشغولیات و سرگرمی‌های مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.

 

هیجان اولیه تفاوت‌های زیاد، سرانجام وقتی ماه‌ها تبدیل به سال‌ها می‌شوند رنگ و بوی خود را از دست می‌دهد

و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می‌شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می‌کرد یا حداقل همیشه با حرف‌های شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر می‌رود شما وقت کمتری را با هم سپری می‌کنید و آخر کار محبور می‌شوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.

 

وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین می‌رود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم می‌مانید.

 

. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر می‌کنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین می‌برد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که می‌توانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل می‌شود و همه باید از گلایه‌ها، دعواها، و جنجال‌های همیشگی شما در عذاب باشند.

 

صبر و گذشت نشانه‌های عشق واقعی هستند
وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتی‌ها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما شنان خواهد داد

. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوج‌هایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشن

وقتی می‌فهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کرده‌اند، واقعاً ناراحت و پشیمان می‌شوند.

.

 

هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید

. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادن‌ها و گرفتن‌ها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه می‌کنید، همدیگر را ناز و نوازش می‌کنید یا به چشمان هم خیره می‌شوید؟

 

خودتان را در کنار همسرتان در ۲۰ سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس می‌کند یا از تصور آن لبخند می‌زنید؟

اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین می‌کند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان می‌آید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.

 

 

دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است]


عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت می‌برید، پس او بهترین دوست شماست.

 

. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا می‌برد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک می‌کند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک می‌کنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر می‌توانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید

 



1 آذر 1389برچسب:, :: 23:34 ::  نويسنده : حسین       
انكه جان داد مرا عشقت بود انچه لرزاند مرا هجرت بود تا كه گفتی جانازنده شدم وان بت بتكده ام جسمت بود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آنان که عشق من را به بهانه ی عشق دیگر گم کردند !
باشد که این بهانه سایه نفرینی باشد بر خط به خط کتاب زندگیتان.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتی و تا همیشه خمارم گذاشتی پا روی عشق و دارو ندارم گذاشتی نه باورم نمیشه این قصه را که تو یه عمرسر کارم گذاشتی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از تو آینه ساخته بودم
به چه سادگی شکستی
توی کارت مونده بودم
اما ثابت کردی پستی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شمع می سوزد و پروانه به دورش همه شب . من که می سوزم و پروانه ندارم چه کنم!


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو رفیق نیمه راهی به خدا غرق گناهی

دیگه چاره ای ندارم می دونم در اشتباهی

تو دلم جائی نداری تو محبتی نداشتی

منو از ریشه سوزوندی دلمو تنها گذاشتی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ببین مرگ مرا در من که مرگ من تماشایی است مرا در اوج می خواستی تماشا کن ...... تماشا کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم می گفت
تا ابد مال تو بود
تو برو. برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی عشقت تنهات گذاشت … نگران خودت نباش که بدون اون چی کار کنی،شرمنده ی دلت باش که بهت اعتماد کرد !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر غربت


دل نهادم به صبوری كه جز این چاره ندارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ساده بودم که تو را ساده تجسم کردم بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم آشنا با همه پنجره های شهرم چون توراپشت همین پنجره ها گم کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای آنکه همیشه بیاد تو می سوزم
یاد من کن که همیشه بیاد تو میسوزم
ای اشک آهسته بریز که غمم زیاد است
ای شمع آهسته بسوز که شبم دراز است
صداقت قلب منو تو دیدی باورت نشد
اشکای غم رو گونه هام چکید و باورش نشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نگاهی کرد و دل را در به در کرد / یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد / شکستی خورد و آمد تا بماند/ ولی من رفته بودم او ضرر کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر چه فکر می..کنم حرفم نمیاید ....... خیالت را گم کرده.ام یا مسیر عاشقیت را ؟؟؟ شاید هم تو راه قلبم را گم کرده.ای و در شعر دیگران نشسته ای!!؟؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر کی تورو ازم گرفت الهی بیچاره بشه
روز قیامتکه رسید مجرم و آواره بشه
به آب و آتیش می زنم فکرت نمیره از سرم
می خوام فراموشت کنم
اما بازم عاشق ترم
طفلی دل عاشق من نشد تو رو نگه داره
فقط یادم میاد نوشت چشماتو خیلی دوست داره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قدرمو می دونی یه روز

یادم می افتی شب و روز

صدام تو گوشت می پیچه

مثل یه آهه سینه سوز

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم

ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا

چرا تنهایم گذاشت
در حسرت پرسیدن این سوال هم مانده ام


دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیدِ

یه چیزی مثل یه جادو که بهم رهایی می ده

این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی

من که جام عشق و دادم چه بنوشی چه بریزی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر چه رفتی از برم اما فراموشم مكن با غمت ای آشنا هر شب هم آغوشم مكن

همچه موج اشك از دریای چشمم پا مكش در پی خود چون حبابی خانه بر دوشم مكن

من زموج اشتیاق تو سر پا آتشم باز با طوفان بی مهرت خاموشم مكن

جوشد امشب جلوی جادوی چشمانت ز جام در خیال نرگست ای فتنه مدهوشم مكن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دراین بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟ نمی یابی نشان هرگز توازعشق وجوانمردی! بروبگذر از این بازار' ازاین مستی وطنازی ! اگرچون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


وفا نکن نه به من نه به دیگری!

دستان وفادارت را به سویم دراز نکن

زیرا سوزش بی وفاییت آزارم می دهد

وفای تو را نمی خواهم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری

دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجری

من سخاوت دیده ام دل را به هر کس می دهم

شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گاه همه چیز ساده اغاز میشود

گاه همه چیز آرام آغاز میشود

و گاه همه چیز ساده و ارام به پایان میرسد، بی آنكه بدانیم چرا؟

راستی چرا ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی
تکرار من در من مگر از من چه می ماند



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست .

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حالا كه دست هایت چتر نمی شوند
حالا كه نگاهت ستاره نمی بارد
حالا كه خانه ای برای ما شدن نداریم
از كاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، .خیس اشك هایم نشود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قانون تو تنهایی من است
و تنهایی من قانون عشق
و عشق ارمغان دلدادگیست
و این سرنوشت سادگیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نازنینم ، هیچ می دانی اکنون که برایت می نویسم همهء وجودم در تمنای دیدارت می سوزد ؟!

هیچ می دانی برای اینکه دوباره بتوانم قامتم را در آینهء چشمانت به تصویر بکشانم، ثانیه ها را یکی یکی می شمارم ؟!

کاش آن روز بیاید ! ..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

متن عاشقانه برای کسی که دلتو شکسته



می روم افسرده و خسته می روم

جایی که عشق نباشد ، تو نباشی ...

می روم نالان و پریشان می روم

جایی که زمین نباشد ، تو نباشی ...

می روم خراب و داغان می روم

جایی که هیچ کس و هیچ چیز نباشد ، تو نباشی

و در آخر می روم ... برای فرار از تنهایی می روم

این بار نمی دانم کجا ... اما خوب می دانم

جایی که خود نباشم ، تو نباشی

آری می روم
__________________
پاتوق سرگرمی ایرانیان


صفحه قبل 1 صفحه بعد